سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ثمره دانش، پرستش است . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :34
بازدید دیروز :8
کل بازدید :139109
تعداد کل یاداشته ها : 34
103/9/3
6:5 ص

امواج ضدّ مذهبى در قرون اخیر

حق داریم تعجب کنیم که چرا در قرون اخیر -


1. تاریخ ویل دورانت جلد اوّل، صفحه 88 و 89.

2. حس دینى یا بعد چهارم روح انسانى، صفحه 1.

[ 23 ]

مخصوصاً از قرن 16 میلادى به بعد - موج شدیدى بر ضدّ مذهب در کشورهاى غربى آشکار شد، و بسیارى از روشنفکران غربى به سرعت از کلیسا فاصله گرفتند، و آنها که مى خواستند نسبت به مذهب وفادار بمانند به پاره اى از مذاهب شرق و یا نوعى عرفان منهاى مذهب روى آورده; و جمع کثیرى به «ماتریالیسم» و مکاتب مشابه آن گرویدند. عدّه اى آشکارا به پیکار در برابر کلیسا دست زدند، و عدّه اى نیز به همان وضع مذهبى سابق خود وفادار ماندند.

بررسى ریشه هاى این موضوع نشان مى دهد که این پدیده با توجه به شرایط خاصّ محیط اروپا غیر منتظره نبود «به عبارت روشنتر»: عوامل جنبش هاى ضدّ مذهبى و گرایش هاى ماتریالیستى اروپا را، باید در ژست خاصّ کلیسا و چهره اى که در برابر رنسانس، و پیشرفت روز افزون دانشمندان علوم طبیعى در زمینه هاى مختلف جهان شناسى و کشف اسرار طبیعت به خود گرفته بود; جستجو کرد.

هنگامى که کلیساى قرون وسطى (مخصوصاً در قرن هاى 13 تا 15) به مبارزه با علم برخاست، و دامنه این مبارزه را حتّى به قرون 16 و 17 نیز کشاند، و جنبش هاى علمى را از طریق تشکیل «انگیز یسیون» و محکمه تفتیش عقاید سرکوب کرده، فرمان محکومیّت علم را صادر نمود و گالیله را به پاى میز محاکمه کشانده و وادار به توبه از اعتقاد به حرکت زمین کرد، واکنش دانشمندان در برابر چنین تعلیماتى در برداشت.(1)


1. به کتاب دانشمندان جهان علم نوشته «نارد کوهن» مراجعه شود.

[ 24 ]

آنها بر سر دو راهى «علم» و «دین» (البتّه دین به آن صورتى که در آن محیط و زمان معرّفى شده بود) به طور قطع علم را انتخاب کردند زیرا که پایه هاى آن را شخصاً با مشاهده و آزمایش محکم کرده بودند.

اشتباه در محاسبه و مقایسه همه ادیان با وضع خاصّ کلیساى قرون وسطى، سبب شد که بعضى از دانشمندان به مبارزه با همه ادیان برخواسته و همه مذاهب را رسماً نفى کنند و حتّى اصلى را بعنوان «عدم سازگارى دین و علم» ابداع نمایند!.

ولى مطالعه در وضع نهضت علمى اسلام که از همان قرن نخستین آغاز شد، و در قرن دوّم و سوّم هجرى بارور گردید، نشان مى دهد که محیط هاى اسلامى رنگ دیگرى داشت، چرا که این نهضت به زودى موجب پیدایش دانشمندانى، چون «حسن بن هیثم» فیزیکدان معروف اسلامى و «جابر بن حیان» که غربى ها به او «پدر علم شیمى» نام داده اند، و ده ها تن مانند آنها شد، تا آنجا که کتابهاى آنان، دانشمندانى همچون «راجزر بیکن» و «جان کپلر» و «لئوناردوا» را تحت تأثیر خود قرارداد، و جالب این که همه این علم آفرینى ها در قرون وسطى و مقارنِ مبارزه شدید کلیسا با رنسانس و پرچمداران نهضت علمى جدید روى داد.

البتّه نباید فراموش کرد که سهم دانشمندان و متفکرّان ایران در نهضت علمى اسلام بیش از دیگران بود جنبش اسلام - به اعتراف همه مورّخان شرق و غرب که در پیرامون تمدّن اسلامى بحث کرده اند - یک جنبش علمى وسیع را در جهان برانگیخت، که اثر آن در رنسانس و نهضت علمى اروپا به خوبى مشهود است.

بنابراین عواملى که براى فاصله گرفتن روشنفکران از مذهب در

[ 25 ]

غرب وجود داشت، نه تنها در اسلام وجود ندارد، بلکه عواملى درست در جهت مخالف آن دیده مى شود.

کوتاه سخن این که:

«نهضت اسلامى» پیوند خاصّى با «نهضت هاى علمى» جهان داشت، و به همین دلیل سرچشمه «پیدایش دانش و علوم فراوانى» شد، در عین حال نمى توان انکار کرد که پاره اى از مشاجرات و اختلافات میان ملل اسلامى - که از قرن پنجم هجرى به بعد شدّت یافت - کوته بینى ها، «عدم درک صحیح تعلیمات اسلام»، گرایش به جمود، و عدم توجّه به روح زمان، سبب عقب ماندگى بسیارى از کشورهاى اسلامى گردید.

از طرف دیگر عدم معرّفى اسلام به معناى واقعى به «نسل جوان» نیز این مشکل را پیچیده تر ساخته و به تدریج نقش سازنده اسلام در زمینه هاى مختلف تمدّن بشرى کاهش یافت، تا آنجا که جمعى از جوانان چنین تصوّر کرده اند که گویا مسلمانان همیشه به همین صورت کنونى بوده اند.

ولى به طور قطع با زنده کردن این تعلیمات و معرّفى صحیح آن به خصوص به طبقه جوان، دوباره روح نهضت علمى نخستین در مسلمانان زنده خواهد شد.